اَلسَّلامُ عَلَى عِبادِالله الصَّالِحین

و این زندگانی فانی جوانی خوشی های امروز و اینجا به افسوس بسیار فردا نیرزد...

اَلسَّلامُ عَلَى عِبادِالله الصَّالِحین

و این زندگانی فانی جوانی خوشی های امروز و اینجا به افسوس بسیار فردا نیرزد...

  • ۰
  • ۰
اگر قضیه وجوب ولایت فقیه برای اداره کردن یک جامعه حل شود،ممکن است نگاه ما و یا به عبارتی جهان بینی ما دگرگون شود.

یک انسان سالم وقتی احساس میکند حاکم هموست که خداوند به طور غیر مستقیم به وسیله معصوم منصوبش کرده است به آرامشی نسبی میرسد و اطاعت از امر ولی را اطاعت از خدا میداند.

وقتی در اقیانوس مواج و طوفانی جهان ناخدای کشتی به نوعی توسط خدا انتخاب شده است بی شک امید تو برای رسیدن به ساحل قطعی میشود.

اثبات نظریه ولایت فقیه از دروازه عقل و تفکر ممکن است و هم از طریق آیات و روایاتی که از قرآن کریم و از حضرات معصومین(ع) رسیده قابل اثبات است.

اگرچه مکتب آنارشیسم معتقد است سطح اخلاقی مردم باید به حدی برسد که جامعه از حکومت و یا به عبارتی وضع قانون برای جلوگیری از بزه ها و بد اخلاقی ها بی نیاز باشد.اما اکثر مکاتب متفقند به این که اداره یک جامعه نیاز به یک حکومت دارد.حکومتی که باید رفتارهای مردم رابه طور مسالمت آمیز جهت دهی کند؛و اگر نه با استفاده از حربه قانون و به زبان قهر.

یک حکومت آن گاه میتواند بر مردم حکم براند که از مشروعیت برخوردار باشد؛مشروعیتی که در فلسفه سیاست یعنی قانونی بودن حکومت و در قلمرو اسلام یعنی تعیین حاکم از طرف خداوند.(توجه شود که اصطلاح مشروعیت در فلسفه سیاست شرعی بودن حاکم نیست،بلکه قانونی بودن حکومت است).

نکته بکر اینجاست که مقبولیت و مشروعیت باهم متلازمند و مقبولیت حکومت در دل مشروعیت است نه در کنار آن.به عبارتی آرای مردم هیچ ارزش مستقلی ندارد و فقط حکومت مشروع باالقوه را باالفعل میکند.بگذارید با یک مثال مساله را بررسی کنیم.

امیرالمومنین،علی (ع)  بااین که حق حاکمیت داشت اما چون مردم با او بیعت نکردند و حکومت وی را برنتافتند حاضر شد 25 سال خانه نشینی کند و از حقش در گذرد وآن گاه که مردم به حاکمیت وی رای دادند حاکم شد.

حال اگر در آن 25سال ، کسی بپرسد حاکم بالقوه الهی کیست؟باید بگوییم امیرالمومنین.

شاید اگر کمی فکر کنیم بفهمیم که حد اعلای آزادی در این نوع حکومت نهفته است.در هرصورت پس ازنقد و بررسی  ملاک های مشروعیت در فلسفه سیاست و مکاتب مختلف اثبات میشود عالی ترین ملاک مشروعیت نظریه مرجعیت امر الهی و حکومت الهی موضوعیت پیدا میکند.

در توضیح این ملاک میتوان گفت از آن جا که  مالک حقیقی خداست و اصطلاحا عالم ملک طِّلق خداست نهایتا باید خداوند بر مردم حکمرانی کند ولی از آنجا که شان الهی از ظهور حکومت مستقیم اجل است لذا خداوند واسطه هایی را در جهت تحقق این امر انتخاب کرده است.

به هر حال یک مصداق معتبر در نزد شیعه وسنی حکومت رسول الله است.جدای از اعتقاد  اهل سنت،شیعه معتقد است امامان معصوم از طرف خدا و به طور مستقیم حق حاکمیت دارند و نهایتا حضرت بقیه الله(عج) به طور خاص آخرین خلیفه الله است.

اما نظر به این که امام غایب از نظرهاست لذا با استعانت از بینیه عقل و جستجو در آیات و روایات و به خصوص توقیع شریف حضرت صاحب الزمان(عج) مشخض میگردد که فقیه عادل به طور عام از طرف معصوم و خداوند به حاکمیت بگزیده شده است.

تقریبا همه ی فقیهان شیعه به نظریه ولایت فقه متفقند ولیکن به ولایت مطلقه فقیه به اجماع نرسیده اند.علامه توضیح میدهد که ولایت مطلقه فقیه به این معنا نیست که شخص حاکم مجوز دارد هر عملی را انجام دهد بلکه اطلاق واژه مطلقه به این معناست که اختیاراتی که امامان معصوم دارند –البته به جز استثنائاتی- به شخص ولی فقیه داده شده است.

به هرحال آن جیزی که نباید از آن غفلت کرد این است که در هر صورت حکم ولی فقیه کاملا وابسته به اذن الهی است و هیچ وقت نباید فکر کنیم که حتی رای مردم جنبه تاییدی دارد بلکه رای مردم فقط باعث میشود که حاکم مشروع از بالقوه بودن به بالفعل بودن تبدیل شود.

«العاقبه للمتقین»

((برداشتی از کتاب پرسش و پاسخ های علامه مصباح))

  • ۹۴/۰۴/۲۴
  • حجت صباغیان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی